مولف این کتاب ایوان ایلیچ یکی از بنیانگذاران مرکز مستند سازی بین فرهنگی در کوئر ناواکای مکزیک بوده که در دنیا شناخته شده و بحث انگیز بوده است. فارغ التحصیل در رشته الهیات و فلسفه و دکترا از دانشگاه سالزبورگ دارد.
مدرسه زدایی از جامعه نقدی بر آموزش هم در سطح مدرسه و هم در سطح دانشگاه است.
دولت ها با آموزش اجباری حتی رایگان با روش و اهدافی دور از واقعیات جامعه، هر چه بیشتر موجب مدرک گرایی ونالایقی در میان تحصیل کردگان می شوند.
آموزش همگانی،از طریق مدرسه عملی نیست، بلکه از طریق نهادهای دیگری که به شیوه ی مدارس کنونی طرح ریزی شده اند، بیشتر ممکن خواهد بود،نه نگرش تازه معلمان به دانش آموزانشان و نه تولید روز افزون سخت افزارها و نرم افزارهای آموزشی ( در کلاس درس یا اتاق خواب) و سرانجام نه تلاش برای گسترش مسئولیت مربیان تا حدی که سراسر زندگی دانش آموزان را فرا گیرد،هیچ یک آموزش همگانی را عملی نخواهند کرد.
جستجوی رایج برای یافتن راههای جدید آموزشی باید منجر به جستجوی نهاد مخالف آن تبدیل شود: شبکه های آموزشی که امکانات هر فرد را برای تبدیل هر لحظه از زندگی او به لحظه یادگیری، مشارکت و جامعه نگری مراقبت، افزایش می دهد.
مدرسه زدایی از جامعه تلاش می کند با برشمردن معایب و کاستیهای نظام آموزشی دولت به خصوص دولت آمریکا و ازپیامد های زیانبار این شیوه ی آموزشی سخن بگوید.
درباره ی برخی از موضوعات پیچیده ای که با پذیرش امکان مدرسه زدایی جامعه پیش می آید معیارهایی می شود یافت که ما را در شناخت نهادهایی که به دلیل حمایت از یادگیری، در محیط، مدرسه زدایی شده شایستگی توسعه دارند کمک کنند و همچنین آن دسته از هدفهای شخصی روشن شود که پیدایش عصر فراغت در مدرسه را به عنوان مخالف اقتصاد زیر سلطه ی صنایع خدماتی خواهند شد.